

زیستگاه پلنگ در گذشته از آفریقای جنوبی تا کره را دربر میگرفت و این جانور در سراسر آفریقا و جنوب آسیا پراکنده بود. اما تخریب زیستگاه و شکار، قلمرو این حیوان را به شدت کاهش داده و امروزه بیشترین تراکم پلنگها در آفریقای جنوب صحرا است. اتحادیه بینالمللی حفاظت از محیط زیست این حیوان را با توجه به کاهش جمعیت و کاهش محدودهٔ زندگی آن در فهرست گونههای «در مرز تهدید به انقراض» قرار دادهاست. اما با همهٔ این احوال جمعیت پلنگها از دیگر گونههای خویشاوند خود یعنی شیر، ببر و جگوار بیشتر است و وضعیت حفاظتی بهتری دارد.



پلنگ در مقایسه با دیگر گربهسانان پاهایی کوتاه، بدنی کشیده و جمجمهای بزرگ دارد.
موفقیت بالای این گونه در حیات وحش تا حدی به قابلیتهای شکارگری فرصتطلبانهاش، انطباقپذیریاش با زیستگاههای مختلف، امکان دویدن با سرعت ۵۸ کیلومتر در ساعت، توانایی بینظیرش در بالارفتن از درخت حتی در حالی که لاشهٔ بزرگی را با خود حمل میکند و همچنین توانایی شناختهشدهاش در حرکت پنهانی مربوط میشود.
پلنگ تقریباً از هر حیوانی که بتواند شکار کند تغذیه میکند و زیستگاه مطلوب او نیز از جنگلهای بارانی تا نواحی بیابانی متغیر است. از حشراتی چون سوسک و ملخ تا بزرگترین پستانداران در فهرست طعمههای او قرار دارند و در صورت پیدا نکردن شکار لاشهخواری هم میکنند. اما شکار اصلی آنها پستانداران متوسط جثه (وزن بین ۲۰ تا ۸۰ کیلو) است. بزرگترین شکاری که از یک پلنگ ثبت شده شکار یک گاو کوهی معمولی ۹۰۰ کیلویی به دست یک پلنگ نر آفریقایی بوده است. اما آنها هم معمولا به سراغ حیوانات بسیار بزرگ نمیروند.
پلنگها مثل اکثر گربهسانان دیگر زندگی انفرادی دارند و فقط در فصل جفتگیری کنار هم هستند. آنها قلمرویی را برای خود مشخص کرده و به شدت برای حفظ آن تلاش میکنند. قلمرو پلنگهای نر بین ۳۰ تا ۷۸ کیلومتر مربع و قلمرو پلنگهای ماده حدود ۱۵ کیلومتر مربع گزارش شدهاست. در یک مطالعه در نامیبیا قلمروهای بسیار وسیع تا حد ۳۰۰ کیلومتر مربع گزارش شدهاست. ممکن است قسمتی از قلمرو پلنگهای نر و ماده با یکدیگر مشترک باشد. در یک مطلعه در ساحل عاج مشخص شد که قلمرو یک پلنگ ماده کاملا داخل قلمرو یک پلنگ نر است اما تداخل در قلمرو پلنگهای همجنس به هیچ وجه اتفاق نمیافتد.
دوره بارداری پلنگ ماده تقریباً سه ماه به طول میانجامد و حیوان پس از این مدت در غار یا بین درختها و یا زیر سایبان سنگها و صخرهها دو یا سه بچه که ابتدا چشمهایشان جایی را نمیبیند به دنیا میآورد. تولههای پلنگ از چهار ماهگی از شیر گرفته میشوند.
پلنگها در اکثر مناطق با شکارچیان دیگری همچون ببر، شیر، کفتار راهراه و کفتار خالدار، خرس قهوهای، گرگ، سگ وحشی آسیایی و سگ وحشی آفریقایی و یوز همبوم هستند و رقابت بینگونهای میان آنها وجود دارد. در این شرایط ممکن است آنها طعمه همدیگر را بدزدند یا تولههای همدیگر را بکشند اما معمولا با انتخاب نوع شکارهای متفاوت و پرهیز از مناطق اصلی محل حضور شکارچیان دیگر از درگیری اجتناب میکنند. شدیدترین رقابت در مناطقی است که پلنگ و ببر زیستگاه مشترکی دارند. در این شرایط معمولا پلنگها به سراغ طعمههای کوچکتر میروند و در مناطقی که ببر جمعیت بیشتری دارد جمعیت پلنگ کمتر است.
"ببر"





ببر (نام علمی: Panthera Tigris) بزرگترین جانور از تیرهٔ گربهایان است که طول قامت آن تا ۳٫۳ متر و وزن آن تا ۳۰۶ کیلوگرم میرسد. مهم ترین مشخصهٔ این جانور، خطهای عمودی تیره روی خز قرمز-نارنجی آن است که در ناحیهٔ زیرین روشن تر است. این جانور دارای بدنی عضلانی و پاهایی بسیار نیرومند است. بدن ببر دارای موهای بلند و برّاق به رنگ نارنجی، همراه با خطهای سیاه عمودی میباشد. جثّهٔ ببرهای نر بزرگتر از ببرهای ماده است و همچنین موهای روی گونهٔ ببر نر بلندتر از ببر ماده میباشد. دندانهای ببر بسیار قوی است و دندان نیش آن در میان جانوران خشکی بلندترین است. طول تاج دندان ببر به ۷۴٫۵ میلیمتر و گاهی تا ۹۰ میلیمتر میرسد. در باغ وحش ببرها معمولاً بین ۲۰ تا ۲۶ سال عمر میکنند که البته به نظر در دنیای وحشی بیرون هم همین حدود عمر میکنند. این جانور برای خود قلمرو تعیین میکند و عموماً اجتماعی و تنها است (به این معنی که به صورت مستقل زندگی میکند اما گاهی مجردهای آنها در یک منطقه یا حتی لانه زندگی میکنند). لازم است تا محیط زندگی ببر فضای بزرگی باشد تا نیازهای شکار آن را برطرف کند این خلق ببرها باعث شده تا در مناطق پرجمعیت، آنها با انسان دچار مشکلات جدی شوند.
در دورهای ببرها در سراسر آسیا از ترکیه در غرب تا روسیه در شرق دیده میشدند. در گذر ۱۰۰ سال پیش، ۹۳٪ از گسترهٔ تاریخی زیستگاه آنها ازدست رفته است و آنها در نواحی جنوب غرب و مرکز آسیا در جزیرههای جاوه و بالی و در مناطق گستردهای از آسیای جنوب شرقی و آسیای شرقی به کلی نابود شدهاند. امروزه زیستگاه آنها به تایگای سیبری تا چمن زارهای باز و مردابهای کرنا محدود شده است. شش زیرگونهٔ باقیمانده از ببرها در ردهٔ گونه در معرض خطر IUCN جای گرفتهاند. جمعیت جهانی ببرها در وحش میان ۳۰۶۲ تا ۳۹۴۸ برآورد شده است که ۱۰۰،۰۰۰ مورد کمتر از شمار آنها در آغاز سدهٔ ۲۰ میلادی است[۳] که بیشتر این شمار باقیمانده هم جدا و بدون تماس با هم زندگی میکنند. از دلایل اصلی کاهش جمعیت آنها میتوان به تخریب زیستگاه، شکار غیرقانونی و ناپیوستگی در زیستگاه آنها اشاره کرد.[۴] مساحت منطقهٔ زندگی ببرها در کرهٔ زمین کمتر از ۱٬۱۸۴٬۹۱۱ کیلومتر مربع برآورد شده است که ۴۱٪ کمتر از مساحت برآورد شده برای آن در میانهٔ دههٔ ۱۹۹۰ است.[۵]
ببر بنگال پرشمارترین زیرگونه و ببر سیبری بزرگترین زیرگونهٔ ببر است. از ۹ زیرگونهٔ این جانور ۳ زیرگونه از جمله ببر مازندران منقرض شدهاند و ۶ زیرگونهٔ دیگر نیز در خطر انقراض قرار دارند. قلمرو تاریخی این حیوانات از میان رودان و قفقاز تا بیشتر نواحی شرقی و جنوبی آسیا امتداد مییافت اما این قلمرو امروزه بهشدت کاهش یافتهاست.
نرها و مادهها تنها در هنگام جفتگیری به مدّت چند روز در کنار یکدیگر میمانند. ببرهای ماده پس از ۱۰۳ تا ۱۰۵ روز بارداری دو و یا سه توله به دنیا میآورند. تولهها تا چند سال همراه با مادر خود زندگی میکنند.
به طور کلی وزن ببرهای نر از ۲۰۰ تا ۳۲۰ کیلوگرم است و مادهٔ آنها از ۱۲۰ تا ۱۸۰ کیلوگرم میباشد. میانگین قد در نرها ۲٫۶ تا ۳٫۳ متر و در مادهها ۲٫۳ تا ۲٫۷۵ متر میباشد.
ببرها اگر پیر باشند و یافتن غذا برای آنها سخت باشد یا اگر در جای که تولههای خود را بزرگ میکنند غذا کمیاب باشد به انسانها حمله میکنند. ببرها ترجیح میدهند از پشت حمله کنند لذا بعضی از روستاییان هندی که در نزدیکی منطقه حفاظت شدهٔ ببرها زندگی میکنند ماسکهای صورت را از پشت سرشان میبندند.
ببر جانور ملی بنگلادش (بویژه ببر بنگال)، هند، ویتنام، مالزی (بویژه ببر مالایی) و کرهٔ جنوبی است.
"شیر"


شیر (نام علمی: Panthera leo) پستانداری گوشتخوار از سردهٔ پلنگمانندهای خانوادهٔ گربهسانان است. با بدنی بزرگ که وزنش در میان نرها گاه به ٢۵٠ کیلوگرم میرسد؛ این جانور نیرومند دومین عضو بزرگجثهٔ سردهٔ خود پس از ببر است. شیر به خاطر بدن بزرگ و هیبت و چالاکیش در هنگام شکار لقب «سلطان جنگل» را به خود گرفته؛ اگرچه بیشتر در مناطق ساوانایی آفریقا زندگی میکند و تنها تعداد کمی از آن در جنگل گیر در هندوستان یافت میشوند. آنها طعمههای گوناگونی را بهعنوان خوراک اختیار میکنند که شامل بیشتر جفتسمان بومی آفریقا و بهندرت جانداران بزرگی چون فیل و زرافه میشوند.
با آنکه در گذشته شیرها در آفریقا، خاورمیانه، و جنوب آسیا (از جمله ایران) به فراوانی یافت میشدند، امروزه تعداد محدودی از آنها در آفریقا و آسیا باقی ماندهاند که جمعیتشان به سوی کمتر شدن پیش میرود. در حال حاضر اتحادیه بینالمللی حفاظت از محیط زیست وضعیت بقای گونهٔ شیر را در حالت آسیبپذیر طبقهبندی کردهاست.[۱]
شیرها ساختار اجتماعی مشخصی دارند که بر پایهٔ تشکیل گروهی به سرپرستی یک تا سه نر و تعدادی ماده به همراه تولههایشان است. آنها به صورت گروهی به شکار میروند و شکارکردن بیشتر بر دوش شیرهای ماده است. با آنکه شیرهای نر شکار نمیکنند اما وظیفهٔ محافظت از گروه و قلمرو آن را بر دوش دارند؛ ناحیهای که میتواند تا ۲۶۰ کیلومتر مربع را پوشش دهد.
به این جانور با ابهت از دیرباز تا کنون در فرهنگ و ادبیات ملل گوناگون جهان توجه شده است. نگارههای غار در لاسکو فرانسه نخستین نقاشیهای یافت شده از شیر در جهانند که مربوط به ۱۷٬۰۰۰ سال پیش هستند. به عنوان نمادی از پادشاهی و قدرت در طبیعت، تصویر شیر از دیرباز در فرهنگ ایرانی نمایندهٔ شاهنشاهی بوده و اشاره به آن در طول تاریخ از سنگنگارههای تخت جمشید تا پرچم ایران و خاندان شاهنشاهی پهلوی دیده میشود.
محتویات

شیر گونهای از سردهٔ پلنگمانندها است و خویشاوندان نزدیکش دیگر گونههای این سرده چون ببر، پلنگ، و یوزپلنگ هستند. به احتمال زیاد سردهٔ پلنگیان در آسیا فرگشت یافت ولی ریشههای دقیق آن نامشخص هستند.[۲] شواهد سنگوارهای نشان میدهند که این سرده میبایست میان ۲ تا ۳٫۸ میلیون سال پیش بر روی زمین پا گذاشته باشد.[۳] شیر خود میان ۱ میلیون تا ۸۰۰٬۰۰۰ سال پیش در آفریقا فرگشت یافت و در زیستگاههای نیمکره شمالی پراکنده شد.[۴]
کهنترین سنگوارههای یافت شدهٔ شیر در اروپا مربوط به ۷۰۰٬۰۰۰ سال پیش هستند